مبانی نظری و پیشینه تحقیق مهارت های مقابله با استرس در 55 صفحه با فرمت word و قابل ویرایش
مهارت های مقابله ای با استرس
سبک های مقابله به عنوان یکی از عوامل مهم میانجی بین استرس و سلامت روان در نظر گرفته می شود (وانگ ، 1993؛ کارور و همکاران، 1993). این مؤلفه در عین حال یکی از مؤلفه هایی است که به طور گسترده ای در زمینه سلامت روان مورد بررسی قرار گرفته است (پاسکار ، 2003). تمرکز پژوهش های انجام گرفته بر روی سبک های مقابله با استرس یر مشخص نمودن اشکال مؤثر و کارامد این سبک ها در برخورد با استرس می باشد (سامر فیلد و مک کار ، 2000). درباره سبک های مقابله با استرس تعاریف بسیار زیادی ارائه شده است (لازاروس، 1984؛ به نقل از ولرات ، 2003). تأکید همه این محققان، روی این موضوع است که واکنش به استرس در افراد مختلف متفاوت است، و همیشه این واکنش ها به کاهش استرس نمی انجامد. همه آنها
برای برخورد با استرس مراحل خاصی را در نظر می گیرند. لازاروس توالی زیر را در ارتباط با مقابله با استرس ارائه می کند:
الف. دریافت تهدید ( درک تهدید)
ب. ارزیابی توانایی برخورد با تهدید
ت.بکارگیری شیوه ای برای برخورد با این تهدید (کوشش شناختی و رفتاری)
لازاروس (1993) روی دو نوع سبک مقابله با استرس تأکید و تمایز قائل شد:
الف- مقابله متمرکز بر مسأله، که در راستای حل مشکل یا انجام عملی است که منبع استرس را تغییر می دهد.
ب- مقابله متمرکز بر هیجان، که کاهش دهنده یا اداره کننده آشفتگی عاطفی همراه با موقعیت است.
در غالب موارد برای برخورد با شرایط استرس زا باید از هر دو نوع مقابله استفاده کرد. ولی مقابله متمرکز بر مسأله، گرایش بر تسلط بر موقعیت دارد و لذا زمانی مفید است که فرد احساس کند، می تواند در رابطه با استرس کار بنیادی و سودمندی را انجام دهد. اما در مقابله عاطفی فرد احساس می کند که ناگزیر از تحمل منبع فشار روانی است. بعضی از روش های مقابله بر هیچ کدام از روش های بالا متمرکز نیستند، لذا کارور و وینروپ (1993) آنها را پاسخ های مقابله ای ناکارامد می دانند.
در تعریفی دیگر گفته می شود که رفتارهای مقابله نوعی از فعالیت های انسان است که جهت ارزیابی و ارائه واکنش در برابر استرس مورد استفاده قرار می گیرند. این واکنش ها می توانند بعد شناختی – عاطفی و عملی داشته باشند (آنشل و همکاران، 2010). لازمه مواجهه موفق با فشارهای زندگی این است که فرد بتواند موقعیت را به خوبی مورد ارزیابی قرار دهد و تمام نیروهای خود را در جهت تعدیل فشارهای وارده به کار گیرد ( هاگز ،2007 ). از این نکته چنین بر می آید که ویژگی های شخصیتی افراد در نحوه بازنگری، منبع کنترل، عزت نفس، جنسیت و خود پنداره مثبت نیز به عنوان ویژگی های شخصیتی، نقشی به سزا در رویارویی سازگارانه و ناسازگارانه با فشار های زندگی دارند (اسچرام و همکاران، 2011). سبک های مقابله نامناسب ممکن است به ارتباطات میان فردی آسیب برساند و منابع رویایی در دسترس را کاهش دهد (سوتارسو ، 2009).
بر اساس دیدگاه آلبرت بندورا (1981) رفتار رویارویی شامل مهارت های رفتاری، اجتماعی و شناختی می باشد که در رویارویی با موقعیت های فشار زای مبهم و غیر قابل پیش بینی، قابلیت انعطاف دارد. این تعریف سه عامل کلیدی را در بردارد و این ضرورت را در خود ایجاد می کند که انچه که یک رویارویی را در بر می گیرد، در ابتدا در بر دارنده میزان مشخصی از تلاش و برنامه ریزی است. در گام دوم این تعریف این فرض را مد نظر قرار می دهد که پیامد پاسخ های رویارویی همیشه مثبت نخواهد بود. اما نکته آخر این است که رویارویی فرایندی است که در هر زمانی رخ می دهد (براون ، 2010). در واقع انسان در هنگام رویارویی با استرس می کوشد که از عهده حل تضادهای بین مقتضیات موقعیت تنیدگی زا و توانایی هایش بر آید.
گرچه از نظر فنی توصیف رویارویی می تواند شامل همه کوشش های فرد از جمله خود تخریبی (برای روبرو شدن با موقعیت های فشارزا) باشد ولی باید گفت که رویارویی فرایندی پویاست. فرد ممکن است کوشش های زیادی برای رویارویی با استرس انجام دهد. معمولاً پسخوراند موفقیت در یک کوشش خاص، فرد را بر می انگیزد که دوباره آن کار را امتحان کند. از سوی دیگر شکست موجب روی آوردن به روش دیگری می شود. فرد پیوسته محیط و میزان توانایی هایش را برای رویارویی مؤثرتر ارزیابی می کند ( کانتین ، 2008 ).
بسیاری از تحقیقات نشان داده اند که شیوه های رویارویی نا مناسب با سوء مصرف مواد در ارتباط است، که این موضوع در نتیجه رویارویی نا مناسب با چالش های زندگی و موقعیت های عاطفی منفی است. سبک های مقابله ای مسأله محور، شامل انجام فعالیت های مناسب به منظور تغییر موقعیت فشار زا و پیشگیری یا کاستن از تأثیرات ان است. در رویارویی به شیوه مسأله محور هدف فرد کاستن از فشارهای موقعیت و یا یافتن راه هایی برای برخورد با ان موقعیت است. افراد زمانی این روش را به کار می گیرند که فکر می کنند، می توانند موقعیت را تغییر دهند و یا در رابطه با آن کاری را انجام دهند ( تان ، 2010 ).
سبک رویارویی هیجان مدار شامل کوشش هایی است که پیامدهای عاطفی واجتماعی رویدادها را تعدیل کرده و یا کاهش می دهد. همچنین ممکن است، سبک رویارویی هیجان مدار در پاسخ به رویدادهای فشارزا شامل ارزیابی شناختی مجدد از موقعیت باشد (اوسامی ، 2009)
در انتها لازم است به دو سؤال خیلی مهم بپردازیم که محققان به آن پاسخ داده اند: الف- آیا می توان هر دو نوع سبک مقابله (مسأله محور و هیجان محور) را همزمان استفاده کرد؟ پاسخ مثبت است. گاهی اوقات با هم اتفاق می افتند. مثلاً در حالی که یک دانشجو در هنگام ارائه درس در مقابل همکلاسی هایش دچار اضطراب شده است، اگر یک لحظه قبل از شروع ارائه چند نفس عمیق بکشد (رویارویی هیجان مدار) بهتر می تواند به نوشته هایش نگاه کند و در نتیجه بهتر سخنرانی را اداره کند (کن، 1998).
ب- آیا دو نوع رویارویی تضادی با هم دارند؟ پاسخ مثبت است. دو نوع رویارویی می توانند با هم تضاد داشته باشند. به طور مثال اگر قرار باشد تصمیم مهمی گرفته شود ممکن است فرد از ناراحتی هیجانی – عاطفی رنج ببرد، در این حالت فرد ممکن است وسوسه شود انتخابی عجولانه و نادرست انجام دهد که به رنج هیجانی خود پایان دهد. این عمل به فرد این امکان را می دهد تا بر هیجانات خود غلبه کند .به طور کلی رویارویی مسأله مدار، زمانی که فرد با یک عامل استرس زای قابل کنترل روبرو می شود، مفید است. تلاش های هیجان مدار، زمانی برای کنترل و مدیریت عامل استرس زا مناسب تراست که، موقعیت قابل کنترل نباشد (لازاروس، 1993).
2-1-3-1 تاريخچه استرس
استرس از نظر لغوي از كلمة لاتين استرينجر به مفهوم به رفتن و قبض شدن گرفته شده است در زبان انگليسي اين اصطلاح لااقل از قرن يازدهم ميلادي متداول بوده و به عنوان «فشار بدني » كاربرد عام داشته است در اوايل قرن هفدهم ميلادي استرس با مفهوم سختي كار و عذاب شغلي به كار ميرفت و در سالهاي آخر قرن هجدهم با موضوعهاي از قبيل فشار كار، زور و اجبار كاري، فشار فكري و كوشش زياد مترادف بوده است (فخيمي، 1381).
2-1-3-2 برداشت ها از مفهوم استرس
در طول زمانهاي گذشته از استرس برداشتهاي متفاوتي شده است بر همين اساس نيز مفاهيم و تعابير مختلفي به خود گرفته است اما به طور كلي براي روشن شدن مفهوم استرس بايد نكاتي را در نظر گرفت.
1- بايد بين استرس و عوامل استرس زا تفاوت قائل شد.
2- علت استرس همواره عوامل ناخوشايند و نامطلوب نيست بلكه عوامل مسرت بخش و موفقيت آميز نيز ميتواند استرس ايجاد كند.
3- به نظر بسياري از مردم، استرس حالت تهاجمي دارد، اين معنا كه استرس مفهومي صنفي دارد و از اين رو كوشش ميشود تا از آن پرهيز شود. در حالي كه استرس ماهيت دو گانه دارد، به عبارتي داراي دو بعد ميباشد كه يك بعد آن منفي است و بعد ديگر آن مثبت، بنابراين ميتوان گفت كه استرس تنها يك چيز ناخوشايند و ناپسند نيست، يك حد شخصي از استرس ميتواند سازنده باشد، از آن جا كه بيشتر به اثرات منفي استرس توجه ميكنيم، ماهيت دوگانگي استرس را از ياد بردهايم. (الواني، 1385).
2-1-3-3تعریف استرس
زندگي هرگز بدون فشار و استرس نيست و انسان از بدو تولد تا پايان عمر با مشكلات فراواني روبه رو است كه به طور روزمره با تغييرات كمّي و كيفي و به گونه هاي خاص خود و در مراحل مختلف، زندگي انسان را تحت تاثير قرار مى دهند. استرس عبارت است از: مجموعة واكنش هاى عمومى انسان نسبت به عوامل ناسازگار و پيش بينى نشده داخلى و خارجى، بدان گونه كه هر گاه تعادل و سازگارى فرد به علت عوامل خارجى و داخلى از ميان برود، استرس پديد مى آید(افروز و صالح، 1387).
استرس به عنوان واكنشي براي سازش با عامل يا شرايطي كه فشار رواني يا فيزيكي بر فرد وارد مي نمايد، تعريف شده است. در اين وضعيت، فرد تحت تأثير محر كهاي بيروني استرس زا از وضعيت عادي خارج مي گردد و ناخودآگاه براي تطبيق خود با محرك هاي ياد شده تلاش مي كند. واكنش هاي برآمده از اين تلاش به صورت استرس نمايان مي شوند. استرس با علايم و نشانه هاي فيزيولوژيك، رواني و رفتاري مانند احساس تپش قلب، عصبانيت و بي خوابي همراه است(وتن و کامرون ، 2002).
كونتي و همكاران (2006) استرس را به عنوان واكنشهاي فيزيولوژيكي و روانشناسي ميداند و زماني رخ ميدهد كه افراد با تهديدات و تغييراتي مواجه ميشود كه كمتر از توان و استعداد آنها ميباشد.
استرس حالتي فيزيولوژيكي يا روان شناختي ناخوشايند است كه در پاسخ به محركهاي تنش زا ايجاد ميشود. (كلينر و همكاران 2003).
محمد اسماعيل (2005) استرس راعامل تاثير گذار بر تعادل روحي و فيزيولوژيكي بدن در اثر فشارهاي وارده تعریف می کند.
استرس، فشار يا تنش فيزيكي، رواني و هيجاني است كه بر اثر الزامات و مطالبات محيطي، موقعيتي، يا فردي ايجاد مي شود. زني كه براي حضور بر سر كار خود دير كرده، وقتي با فشار ترافيك روبرو مي شود، احساس تنش يا اضطراب مي كند. چون حضور او الزامي است، براي آنكه به موقع برسد، با حالتي عصبي تمام راه را مي پيمايد. (رايس، 1387؛ ترجمه ي فروغان، 1387).
تحقيق بر روي استرس به تنهايي مفهوم خاصي ندارد، بلکه عوامل تاثير گزار بر استرس مساله مهمي است. به طور کلي در فرهنگهاي گوناگون تعريفهاي متفاوتي از استرس آوردهاند. (کريس، کيرياکو؛ ترجمه احمد زاده، 1384).
استرس عبارت است از واکنشهاي جسمي- ذهني و عاطفي که در نتيجه تغييرات و نيازهاي زندگي فرد تجربه ميشود، تغييرات ميتواند بزرگ و يا کوچک باشد و پاسخ افراد به اين تغييرات متفاوت است، بر خلاف تصور بسياري از افراد، استرس تنها مربوط به محيطهاي کاري نيست، گذر از هر مرحله زندگي که کار هم جزئي از آن محسوب ميشود استرس و فشارهاي خاص خود را به همراه دارد، استرس از بدو تولد و حتي بيش از تولد همراه انسان است و در دورههاي مختلف زندگي به شکلهاي گوناگون بروز ميکند، در دوران نوزادي و کودکي و نوجواني و ميانسالي و کهولت. (به نقل از نيکوکار،1390)
جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)
مبلغ واقعی 20,000 تومان 30% تخفیف مبلغ قابل پرداخت 14,000 تومان
برچسب های مهم
اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.
ایجاد وب سایت یا