محل لوگو

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استراتژي هاي مقابله


مبانی نظری و پیشینه تحقیق استراتژي هاي مقابله

مبانی نظری و پیشینه تحقیق استراتژي هاي مقابله در 20 صفحه با فرمت word و قابل ویرایش

 

استراتژي­هاي مقابله:

مطالعات متعددي رابطه بين مهارت­هاي مقابله­اي و سلامتي را مورد بررسي قرار داده­اند. نتايج اين بررسي­ها نشان مي­دهد که مقابله هيجان مدار با پريشاني و نگراني (ماتئوس، 2000)، بيماري­هاي مزمن (موس، 1996)، درد مزمن (کاتز، 1996)، سوء مصرف مواد (ويلس و هيرکي، 1996) و افسردگي و علائم جسمي مرتبط است ولي مقابله مسئله مدار رابطه منفي با پريشاني روانشناختي و رابطه مثبت با رفتارهاي ارتقا دهنده سلامت دارد (کريستن سن، 1995).

در دهه­هاي اخير، در مدل­هاي روانشناختي متعددي اين امر پذيرفته شده که طيفي از باورها و ويژگي­ها، زمينه ساز و پيش درآمد رفتارهاي بيماري و از جمله استراتژي­هاي مقابله با بيماري هستند.طبق تعريف استراتژي هاي مقابله آن دسته از تلاش هاي شناختي و رفتاري را در بر مي­گيرند که به منظور کاهش استرس هاي دروني يا بيروني صورت مي­گيرند به بيان ديگر مقابله تلاشي است که با هدف کنترل و غلبه بر مقتضيات و وقايع بحراني صورت مي­گيرد. اين مقتضيات مبين چالش، تهديد، خطر، صدمه يا منفعتي براي فرد هستند (لازاروس[1]، 1991؛ به نقل از مسعودنيا، 1386).توانايي خوب حل مسئله، داشتن تجربيات کافي، در دسترس بودن سيستم حمايتي مناسب، داشتن خواب و بهداشت فردي مناسب و برخورداري از سبک زندگي متعادل از عوامل موثر بر استفاده از سبک مقابله­اي موثر هستند. افرادي که قادر به مقابله موثر نيستند استرس­هاي بيشتري تجربه مي­کنند و عدم سازگاري ايجاد شده باعث بروز اختلالات و مشکلات رواني مي­گردند. علت اصلي بسياري از مشکلات رواني، روش­هاي مقابله غير موثر هستند (باري و فارمر، 2002؛ به نقل از اينانلو، 1391).

2-5-1- کارکردهاي مقابله:

براساس نظر لازاروس و فولکمن[2] (1984)، مقابله دو کارکرد عمده دارد:

1. مقابله مي­تواند مسئله­اي را که سبب استرس شده است، تغيير دهد؛

2. مقابله مي­تواند واکنش­هاي هيجاني نسبت به مسئله را تنظيم کند.

آنها کارکردهاي مقابله را با تشخيص دو نوع کلي مقابله، يعني مقابله هيجان­مدار و مقابله مسئله­مدار توضيح مي­هند. هدف مقابله هيجان­مدار، کنترل واکنش­هاي هيجاني نسبت به موقعيت استرس­زاست. افراد، پاسخ­هاي هيجاني خود را از راه رويکردهاي رفتاري و شناختي تنظيم مي­کنند. نمونه­هايي از رويکردهاي رفتاري عبارتند از: مصرف الکل يا مواد مخدر، جستجوي حمايت هيجاني اجتماعي از دوستان يا بستگان، و مشارکت در فعاليت­هايي نظير ورزش يا تماشاي تلويزيون که موجب منحرف شدن توجه از مسئله مي­شود. از سوي ديگر، رويکردهاي شناختي به اين امر مربوط مي­شوند که افراد چگونه درباره موقعيت استرس­زا مي­انديشند. براي مثال، براساس يک رويکرد شناختي، افراد سعي مي­کنند تا معناي موقعيت استرس­زا را تغيير دهند. رويکرد شناختي ديگر، متضمن انکار وقايع ناخوشايند است. از نظر لازاروس و فولکمن (1984)، افراد زماني از رويکردهاي هيجان­مدار استفاده مي­کنند که بر اين باور باشند که هيچ فعاليتي براي تغيير شرايط استرس­زا نمي­توانند انجام دهند.در نقطه مقابل مقابله هيجان­مدار، مقابله مسئله­مدار قرار دارد. هدف مقابله مسئله مدار، کاهش مطالبات موقعيت­هاي استرس­زا و افزايش و گسترش منابع براي رفع آن­هاست. زندگي روزمره افراد، مملو از شيوه­هاي مقابله مسئله­مدار است. براي مثال: رها کردن شغل پراسترس، انتخاب شيوه عمل متفاوت، جستجوي درمان پزشکي يا رواني، يادگيري مهارت­هاي جديد و غيره. از نظر لازاروس و فولکمن، افراد زماني از مقابله مسئله­مدار استفاده مي­کنند که باور داشته باشند که منابع در دسترس آن­ها و يا مطالبات موقعيتي که در آن قرار دارند، قابل تغيير باشند. براي مثال، مراقبان بيماران رو به مرگ، از مقابله مسئله­مدار، بيشتر در ماه­هاي پيش از مرگ استفاده مي­کنند، تا در دوره مصيبت و داغ.کارولين و همکاران در مورد شيوه­هاي مقابله­­اي به اين نتيجه رسيدند که کساني که از شيوه­هاي مقابله­اي مسئله­مدار استفاده مي­کنند به طور قابل ملاحظه­اي مشکل را به اجزاي کوچک­تر و قابل کنترل تجزيه مي­کنند و در جستجوي اطلاعات و ملاحظه شقوق مختلف مشکل و هدايت اعمال مي­باشند. در حالي که در استراتژي مقابله­اي هيجان­مدار اظهارات هيجاني به صورت اجتناب، انزوا، سرکوب و کنارگذاردن ظهور پيدا مي­کند (فولکمن و موسکويتز، 2000؛ به نقل از مسعودنيا، 1389).به نظر اندلر افراد از چهار استراتژي اصلي براي مقابله با بيماري استفاده مي­کنند: 1. اجتناب (منحرف کردن حواس) 2. تسکين­دهنده 3. ابزاري 4. درگيري عاطفي. مقابله اجتنابي شامل تفکر يا درگير شدن در فعاليت­هايي که به مشکل سلامتي نامربوط هستند مي­شود. مقابله تسکين­دهنده، استراتژي آرامبخش را با هدف کاهش مشکلات بهداشتي نامطلوب دربر مي­گيرد. مقابله ابزاري همانند مقابله مسئله مدار يا وظيفه­گرا در ادبيات کلي مقابله، استراتژي­هايي از قبيل پيدا کردن اطلاعات بيشتر درباره بيماري يا جستجوي توصيه­هاي پزشکي را در بر مي­گيرد. درگيري عاطفي شبيه مقابله هيجان­مدار شامل تمرکز بر عواقب عاطفي ناشي از بيماري است (اندلر، 2000).

 

2-5-2- انواع رفتارهاي مقابله­اي

تامرس، ژانکي و هالگسون (2002)، در يک مطالعه فراتحليل، با مرور ادبيات رفتارهاي مقابله­اي، انواع طبقه بندي­هاي زير را از رفتارهاي مقابله­اي ارائه کردند.

رفتارهاي مسئله مدار: مقابله مسئله مدار در بردارنده رفتارهايي است که به منظور تغيير در عامل استرس­زا استفاده مي­شود.

راهبرد مقابله­اي مسئله مدار دربردارنده دو مولفه است: الف) آماده سازي يا آمادگي (جستجوي اطلاعات، برنامه ريزي، ب) عمل (حل مسئله، مقابله فعال). اين مولفه­ها در پيش بيني تلاش­هاي لازم براي تغيير عامل استرس­زا موثر مي­باشند.

1-مقابله فعال يا رويارويانه: شامل تلاش­هايي است که به منظور تغيير در عامل استرس­زا به کار گرفته مي-شود.

2- برنامه ريزي: اين راهبرد شامل تلاش براي جمع آوري اطلاعات، مرور راه حل­هاي ممکن براي مسئله و ديگر تلاش­هايي است که برنامه ريزي به منظور تمرکز بر روي يک مسئله را در بر مي­گيرد.

3- جستجوي حمايت اجتماعي (ابزاري): جستجوي حمايت ابزاري به جستجوي کمک فراگير و ملموس از دوستان و خانواده اشاره مي­کند. جهت­گيري منابع حمايتي به سمت حل مسائل مي­باشد. براي مثال مشورت يکي از مصاديق حمايت ابزاري است که افراد مي­توانند دريافت کنند.

رفتارهاي هيجان­مدار: رفتارهاي مقابله­اي هيجان مدار با هدف تغيير پاسخ فرد در مواجهه با يک عامل استرس­زا طراحي مي­شوند.

1-جستجوي حمايت اجتماعي (هيجاني): جستجوي حمايت اجتماعي با دلايل هيجاني به جستجوي حمايت هيجاني از ديگران اشاره مي­کند.

2- اجتناب: اجتناب به تلاش­هايي اطلاق مي­شوند که با هدف امتناع از مواجهه با عامل استرس­زا انتخاب مي­شوند. تلاش­هاي اجتنابي با اشکال مختلف رفتاري وذهني ديده مي­شوند.

3- انکار: انکار به تلاش­ فرد براي فاصله گيري شناختي از عامل استرس­زا و به حداقل رساندن اهميت آن اشاره مي­کند. انکار با اجتناب متفاوت است. در انکار، فرد مسئله موجود را به رسميت نمي­شناسد در مقابل، در اجتناب، فرد از مواجهه با يک مسئله شناخته شده امتناع مي­ورزد.

4- ارزيابي مجدد مثبت: ارزيابي مجدد مثبت به تلاش فرد براي ارزيابي مثبت يک موقعيت اشاره مي­کند براي مثال افراد به ابعاد مثبت و سودمندي­هاي بالقوه يک عامل استرس­زا مي­انديشند.

5- کناره گيري: به تمايلات انزواطلبانه فرد از

[1].Lazarus

جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)


مبلغ واقعی 20,000 تومان    50% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 10,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۳ اسفند ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 265

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما