محل لوگو

مبانی نظری فصل دوم درباره طرحواره های ناسازگار اولیه


مبانی نظری فصل دوم درباره طرحواره های ناسازگار اولیه

مبانی نظری فصل دوم درباره طرحواره های ناسازگار اولیه در 50 صفحه با فرمت word
تاریخچه طرحواره

طرح واره به طور كلي به عنوان ساختار ، قالب يا چارچوب تعريف مي شود.
در فلسفه يونان باستان قديم منطقيون رواقي ، مخصوصاً فروسيپوس (206 الی 279 ق.م) اصول منطقی را در قالب « طرح واره ي استنباط » مطرح كردند (نوسبام ،1994 به نقل از یانگ و همکاران 2003) و از آنچه بين همه اعضا يك طبقه مشترك است .همچنين بعضي از حوزه هاي گوناگون ديگري كه در آن از مفهوم طرح واره استفاده شده است، شامل نظريه مجموعه ها، هندسه جبري، آموزش، نقدهاي ادبي، و برنامه نويسي كامپيوتري است. زيربناي نظريه طرح واره در كارهاي ايمانوئل كانت (1929،1781) رديابي مي شود. او توصيف كرد كه طرح واره ي سگ يك الگوي ذهني است كه مي تواند تصوير يك سگ چهارپا را در كليتي توضيح دهد كه بدون محدوديت براي تجربه ي هر تصوير معين يا بازنمايي هر تصوير ممكن به صورت ملموس و عيني مي باشد(آجیده ،2003). طرح واره در نظام فلسفي كانت به عنوان «درك ودريافت نقطه اشتراك تمام عناصر يك مجموعه» تعريف مي شود. او معتقد بود ادراك و حافظه، نتيجه تجارب حسي دنياي خارج هستند كه تحت ساختارهاي شناختي متأثرمي شوند و تغيير شكل مي دهند(پیس ،1988؛ استین ،1992 و استین و یانگ،1992).
كسي كه اولين بار مفهوم طرح واره را بسط داد بارتلت در سال 1930 بود .بارتلت(1932) با بسط نظريه طرح واره اش براي روان شناسان عصر خود يك چهارچوب طرح واره ايجاد كرد و در رابطه با اطلاعات جديد به تأثير آگاهي قبلي بر ادراك و حافظه پرداخت. او دريافت فراخواني حافظه الزاماّ توسط سرشت و منش تعيين مي شود و گذشته فرد در جريان رويدادهاي كنوني به طور مداوم بازسازي مي شود. متخصصان باليني قبل از1980، اختلالات شخصيت را با اصطلاح «منش» مشخص مي كردند. امروزه در ارتباط با بعد روان شناسي، براي اختلالات شخصيت به جاي واژه «منش» از اصطلاح «طرحواره» استفاده می شود. بيشتر اوقات اگر نگوييم هميشه، فرآيندهاي مربوط به طرح واره به صورت خودكار و بدون آگاهي بر بخشي از سيستم دريافتي ـ ادراکی ما اتفاق مي افتد. بدين ترتيب از اوايل دهه ي 1980، نظريه طرح واره وسيله اي مقدماتي براي درك جنبه هاي روان شناختي فرهنگ نيز شده است. واژه طرح واره در روان شناسي و به طور گسترده تر در حوزه شناختي، تاريخچه اي غني و برجسته دارد. در حوزه رشد شناختي، طرح واره به عنوان «نقشه انتزاعي شناختي» در نظر گرفته مي شود كه راهنماي تفسير اطلاعات و حل مسئله است. بنابراين ما به يك طرح واره زباني براي فهم يك جمله و به يك طرح واره فرهنگي براي تفسير يك افسانه نياز داريم(یانگ،کلوسکو و ویشار؛ ترجمه حمیدپورو اندوز،1389).
شناخت درماني، بك (1976) در اولين نوشته هايش به مفهوم طرح واره اشاره كرد. با اين حال در بافتار روان شناسي و روان درماني طرح واره به عنوان اصل سازمان بخش كلي در نظر گرفته مي شود كه براي درك تجارب زندگي فرد ضروري است. يكي از مفاهيم جدي و بنيادي حوزه روان درماني، اين است كه بسياري از طرح واره ها در اوايل زندگي شكل مي گيرند، به حركت خود ادامه مي دهند و خودشان را به تجارب بعدي زندگي تحميل مي كنند، حتي اگر هيچ گونه كاربرد ديگري نداشته باشند. اين مسئله، همان چيزي است كه گاهي اوقات به عنوان نياز به هماهنگي شناختي از آن ياد مي شود، یعنی «حفظ ديدگاهي در مورد خود یا ديگران؛ حتي اگر اين ديدگاه نادرست يا تحريف شده باشد. با اين تعريف كلي، طرح واره مي تواند مثبت يا منفي، سازگار يا ناسازگار باشدو همچنين مي تواند در اوايل زندگي در سير بعدي زندگي شكل بگيرد (یانگ،کلوسکو و ویشار؛ ترجمه حمیدپورو اندوز،1389).

 تعریف طرح واره:
براي طرح واره تعاريف گوناگوني ارائه شده است و هر يك از اين تعاريف به جنبه اي از اين تعاريف پرداخته اند. در زير به چند تعريف اشاره مي شود:
یانگ(1999،1990) اين فرضيه را مطرح ساخته است كه بعضي طرح واره ها(به ويژه طرح واره هايي كه عمدتاً و در اصل در نتيجه تجارب تلخ دوران كودكي ايجاد شده اند) مي توانند بنيان و مركز اختلالات شخصيت، مشكلات منشي ملايم تر و بسياري از اختلالات مزمن محور یک باشند. براي بررسي اين فرضيه، و زير مجموعه اي از طرح واره ها كه آن ها را طرح واره هاي ناسازگارانه اوليه ناميد تعريف كرد.

تعريف جامع و بازبيني شده يانگ از طرح واره هاي ناسازگارانه اوليه، عبارت است از:
• مضمون يا الگويي وسيع و منتشر
• شامل خاطره ها، هيجانات، شناخت ها و احساسات بدني
• درباره خود شخص و ارتباط هاي او با ديگران
• ايجاد شده در طول دوران كودكي و نوجواني
• گسترش يافته در طول دوره زندگي فرد
• تا حد قابل ملاحظه اي معيوب و ناكارآمد.
به طور خلاصه، طرح واره هاي ناسازگارانه اوليه الگوهاي هيجاني و شناختي خودشكنانه اي هستند كه در اوايل دوره رشد،آغاز شده و در طول دوره زندگي تكرار مي شود. براساس اين تعريف رفتار افراد خود، بخشي از يك طرح واره نيست. بر اساس نظريه شناختي، هنگامي كه يكي از طرح واره هاي ناسازگارانه فراخوانده مي شوند. بيمار هيجان منفي قوي و شديدي همانند سوگ، شرم، ترس يا خشم را تجربه مي كند. البته همه طرح واره ها به دليل ضربه ها يا بدرفتاري هاي كودكي شكل نمي گيرند. مثلاً افراد مي توانند طرحواره وابستگي - بي مهارتي را داشته باشند، بدون اينكه در كودكي ضربه يا صدمه اي ديده باشند. اگر چه ريشه و منشأ همه طرح واره ها تروما نيست. همه آن ها مخرب بوده و بيشترشان به دليل حوادث آزارنده مكرر ودائمي در طول دوره كودكي تا برزگسالي، به وجود آمده اند. تأثير همه اين تجارب مرتبط تلخ، تراكمي است و مجموعه ي اين تجارب است كه فرد را به سوي يك طرح واره تمام عيار هدايت مي كنند(یانگ،1999؛ به نقل از یانگ و همکاران،2003).
طرح واره هاي ناسازگار اوليه تلاش مي كنند كه ماندگار شده و ادامه پيدا كنند. اين كنش طرحواره، نتيجه سائق انسان براي ثبات و استحكام است.
طرح واره چيزي است كه افراد آنرا مي شناسند و هرچند موجب رنج وعذاب مي شود. راحت و در دسترس است و به طور كلي "درست" به نظر مي رسد.
اينطور به نظر مي رسد كه مردم تحت تأثير حوادثي هستند كه طرح واره هاي آن ها را فعال مي سازند و اين يكي از دلايلي است كه طرح واره ها بر فرايند تجارب بعدي تأثيرمي گذارند. بر نحوه فكر، احساس، عمل كردن بيماران، يا اينكه با ديگران چگونه ارتباط برقرار كنند، نقشي اساسي دارند و موجب مي شوند كه افراد در بزرگسالي همان تجارب آسيب زاي دوران كودكي شان را به طور سهوي دوباره تجربه و بازسازي كنند. طرح واره ها در ابتداي كودكي و نوجواني به عنوان بازنمايه هاي مبتني بر واقعيت محيط كودكي شروع مي شوند. طبيعت معيوب طرح واره ها هميشه در مراحل بعدي زندگي، هنگامي كه بيماران به تكرار مكرر طرح واره هايشان در تعامل با ساير افراد ادامه مي دهند، بارزتر مي شود. طرح واره هاي ناسازگارانه اوليه و شيوه هاي ناسازگارانه اي كه بيماران براي مقابله با آن ها ياد مي گيرند اغلب زيربناي علائم اختلالات مزمن محورI همانند اختلالات اضطراب، افسردگي، سوءمصرف مواد و روان تني هستند(یانگ،1999؛ به نقل از یانگ و همکاران،2003).

طرح واره ها چند بعدي هستند، بدين معني كه آن ها سطوح متفاوتي از شدت گستردگي را دارا مي باشند. طرح واره هاي شديدتر توسط تعداد بيشتري از موقعيت ها فعال مي شوند. به عنوان مثال اگر يك فرد در دوران كودكي بارها و به مشكلي افراطي و به وسيله هر دو والدين مورد انتقاد قرار گيرد، در دوران بزرگسالي تقريباً با هر فردي كه ارتباط برقرار مي كند به گونه اي رفتار مي كند كه موجب مي شود طرح واره ناكارآمد مربوط به آن انتقاد در وي فعال شود. اگر فردي انتقاد را در طول سنين بعدي زندگي و به طور اتفاقي و ملايم تري تجربه كند و يا اينكه انتقاد تنها توسط يكي از والدين صورت گيرد. در بزرگسالي طرح واره مربوط كمتر در وي فعال مي شود. براي مثال احتمالاً اين طرح واره شايد تنها به وسيله يك منبع قدرت پر توقع كه همجنس والد انتقادگر است فعال شود. بعلاوه در حالت كلي هر چقدر طرح واره اي شديدتر و عاطفه منفي همراه آن نيز قوي تر باشد هنگامي كه فعال مي شود، زمان بيشتري دوام مي يابد(یانگ،1990،1994).
علاوه بر اين كه مي توان طرح واره ها را دو گروه اوليه و دير آغازتر دسته بندي كرده آن ها را مي توان به دو گروه مثبت و منفي نيز طبقه بندي كرد، در تبيين افسردگي يا هر اختلال رواني ديگري، طرح واره هاي ناسازگار منفي بيشتر مدنظر پژوهشگران هستند.
بارتلت(1930) طرح واره را به عنوان «سازماندهي فعال واكنش ها يا تجارب گذشته توصيف كرد كه به طور معمول با عمل كردن به صورت پاسخ سازگار . منسجم فرض مي شود».
طبق تعريف بك(1979)، طرح واره ها « الگوهاي شناختي ثابتي هستند كه پايه اي براي غربالگري، تمايز و كدگذاري محركي كه فرد در مقابل آن قرار گرفته است، فراهم مي آورد».
در تعريف ديگري، بك(1990)، بيان كرده است: «طرح واره ها قوانين خاصي را براي پردازش اطلاعات و رفتار ايجاد مي كنند».
اسلاوین (2006)، طرح واره به عنوان «شبكه هاي ذهني متشكل از مفاهيم وابسته به هم كه بر اطلاعات تازه تأثير مي گذارد» معرفی شده است.
طبق تعریف نیشیدا (1999)، «مجموعه اي از دانش تعميم يافته از تجربيات گذشته كه به صورت مجموعه اي از دانش مرتبط سازماندهي مي شوندو براي راهنمايي و يا رفتار در موقعيتي عادي به كار مي روند، طرحواره ناميده مي شوند».
در تعریف ارائه شده از مک کارتی (1999)، طرح واره ها « اطلاعات اساسي هستند كه عاملي مي باشند در جهت هم راستا شدن داده ها و اطلاعات جديد با دانش قبلي».
و بالاخره در تعريف فتسکو و مک کلور (2005)، طرح واره عبارت است از «الگوهاي سازمان يافته انديشه و عمل كه در تعامل بين انسان و محيط به كار مي روند».
ریشه های تحولی طرحواره های ناسازگار اولیه:

نیازهای هیجانی اساسی:
بر این باوریم که طرح واره ها به دلیل ارضاء نشدن نیازهای هیجانی اساسی دوران کودکی بوجود آمده اند. ما معتقدیم که انسان ها پنج نیاز هیجانی اساسی دارند:
1- دلبستگی ایمن به دیگران (شامل نیاز به امنیت، ثبات، محبت و پذیرش)
2- خودگردانی ، کفایت و هویت.
3- آزادی در بیان نیازها و هیجان های سالم.
4- خودانگیختگی و تفریح.
5- محدودیت های واقع بینانه و خویشتن داری .

جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)


مبلغ واقعی 20,000 تومان    29% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 14,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۲ اسفند ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 366

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما