محل لوگو

نقد و بررسي رمان سووشون


نقد و بررسي رمان سووشون

نقد و بررسي رمان سووشون  در 320 صفحه با فرمت word

چكيده

نقد جامعه‌شناسي برخلاف آنچه در نگاه نخست به نظر مي‌آيد، تنها بررسي تأثير مستقيم رخدادهاي اجتماعي مشخصي بر ادبيات يك دوره نيست و برخلاف بسياري مكاتب ديگر نمي‌توان يك مقطع معين تاريخي و يك محدوده‌ي مشخص جغرافيايي و فرهنگي براي آن درنظر گرفت. بلكه در طول سال‌ها افت و خيزهاي فراواني را پشت سرگذاشته و با جريان‌هاي بسيار در پيوسته است.

يكي از مهم‌ترين اين جريان‌ها كه پيوندي گسست‌ناپذير با جامعه‌شناسي دارد، نقد فمنيستي است. بسياري از منتقدان، فمنيسم را شاخه‌اي از نقد جامعه‌شناسي مي‌دانند كه در آن به جامعه از رهگذر امكانات و شرايطي مي‌نگرد كه همواره از زنان دريغ داشته شده است.

اين رساله ابتدا به معرفي مشروح رويكرد جامعه‌شناسي مي‌پردازد و ويژگي‌هاي اصلي آن را جست و جو مي‌كند و مهم‌ترين گرايش‌هاي اين گونه‌ي نقد ادبي را معرفي مي‌كند. فصل دوم رمان سووشون را براساس شيوه‌هاي اين رويكرد تحليل مي‌كند و مناسبات سووشون را با جامعه‌اي كه در آن شكل گرفته و نيز جامعه‌اي كه روايتش مي‌كند مورد كنكاش قرار مي‌دهد. در فصل سوم از رويكرد فمنيستي و نقد ادبي سخن مي‌رود و در فصل پاياني سووشون از چشم‌انداز اين رويكرد نوآيين و در حال شكل‌گيري بررسي مي‌شود.

 

ديباچـه

نقد ادبي در برنامه‌ي دانشگاهي ميهن ما به ويژه در رشته‌ي زبان و ادبيات فارسي هنوز مقامي درخور و سزاوار نيافته است. بررسي گره‌گاه‌هاي اين كاستي نابخشودني البته در اين مجال نمي‌گنجد. اما اين قدر هست كه تمركز بر شاخه‌هاي معيني از قلمرو وسيع و دائم التغير نقد ادبي و فهم ومعرفي شايسته‌ي آن، اگر با تطبيق آن رويكردها بر يك يا چند متن مشخص بومي همراه شود، گامي بس راه‌گشا خواهد بود. در اين ميان منطقي به نظر مي‌آيد كه به جاي توجه به آخرين و تازه‌ترين جريان‌هاي روز، از جريان‌هاي اوليه و پيشين آغاز كرد كه جنبه‌ي آموختاري (كلاسيك) افزون‌تري يافته‌اند. اساساً چگونه مي‌توان بدون آشنايي عميق با سرآغازهاي اين راه پرپيچ و خم تجربه‌هاي نو آيين را شناخت و بازشناساند. بي هيچ مجامله و تعارفي جامعه‌ي فرهنگي و دانشگاهي هنوز با نقد دوره‌ي رمانتيك و آموزه‌هاي شلگل و كولريچ يك سره بيگانه است. پيداست جريان عظيم نقد ادبي مغرب زمين را كه سيري به تعبير باختين گفت و گويي دارد، بايد از آغاز، آغازيد نه از فرجام. از اين گذشته، فهم عميق‌تر اين جريان‌ها تنها از رهگذر كاربست آموزه‌ها و شيوه‌هاي آن‌ها در آثار ايراني صورت مي‌پذيرد و ما را از مرحله‌ي ترجمه به مقام تجربه ارتقا مي‌دهد.

نگارنده با درك مجملي كه از اين احتياج مبرم جامعه‌ي پژوهشي و فرهنگي داشت، بر آن شد كه «با نخستين قدم‌هاي ناآزموده‌ي نوپايي خويش» در گشودن اين راه دشوار سهمي هر چند كوچك داشته باشد.

آنچه البته او را از آغاز تا فرجام اين راه دراز آهنگ دليري و اميد مي‌بخشيد دم همّت استاد فرزانه دكتر پورنامداريان بود كه از پيشگامان برجسته‌ي اين ميدان‌اند و در شناسايي سنجيده‌ي شيوه‌هاي گوناگون نقد و زيبايي‌شناسي فرنگي از رهگذر تطبيق و سنجش آن با ميراث بلاغت اسلامي ـ ايراني كهن و كاربست آن در آثار كهن و نو چهره‌اي دوران ساز به شمار مي‌آيند.

به راهنمايي استاد، رمان سووشون را برگزيدم كه بي‌گمان هنوز از چهار، پنج رمان زبان فارسي است كه مستعد و سزامند بررسي‌هاي ادبي از چشم‌اندازهاي گوناگون است. سووشون به ويژه از نظريه‌ي دريافت، رمان بسيار مهمي است چرا كه از زمان نشر با همه‌ي فراز و نشيب‌هاي اجتماعي،‌ همواره مخاطبان پرشماري بدان روي آورده‌اند، توفيقي كه رمان‌هاي انگشت شماري از آن نصيب برده‌اند.

از ميان شيوه‌هاي نقد، رويكرد جامعه‌شناختي را به دلايلي چند برگزيديم: نخست آن كه سووشون از اين چشم‌انداز بسيار تأمل‌برانگيز است و روايتي است عميقاً اجتماعي. ديگر آن كه نقد جامعه شناختي از شاخه‌هاي با سابقه و گسترده‌ي نقد است كه خود بر بسياري از شاخه‌هاي تازه‌تر به شيوه‌هاي مختلف تأثير نهاده است و فهم و معرفي آن ضرورتي بنياني دارد. به ويژه يكي از شيوه‌هاي نوآيين نقد كه انتظار مي رود مخصوصاً از رهگذر آن به سراغ سووشون برويم يعني نقد فمنيستي كه تقريباً شاخه‌اي نورسته است بر اين شاخ كهن‌تر. شايد دقيق‌تر آن باشد كه بگوييم از نظر ما سووشون آن قرائت نقد فمنيستي را بيشتر مي‌تابد كه آن را مي‌توان نقد جامعه شناختي ـ فمنيستي خواند.

همين جا به توضيح نكته‌اي ضروري بايد پرداخت. در تبويب و بخش‌بندي اين رساله هم در مقام معرفي رويكردها و هم در مرحله‌ي تحليل سووشون بر پايه‌ي رويكردها، آشكارا سهم بسيار افزون‌تري به نقد جامعه‌شناختي داده‌ايم و در برابر نقد فمنيستي سهم اندكي دارد. اين مسأله به نظر ما كاملاً طبيعي و مقرون به صحت و صواب مي‌نمايد، زيرا اولاً نقد جامعه‌شناختي رويكردي به نسبت نقد فمنيستي بسيار گسترده‌تر، با سابقه‌تر و پيچيده‌تر و فربه‌تر است و نقد فمنيستي جرياني به شدت نوخاسته است و چنانكه يادآور شده‌ايم، مطالعات نقد فمنيستي عملاً بيشتر فمنيسم در مفهوم عام را شامل است و كمتر به نقد ادبي و هنري در مفهوم دقيق و متعارف آن مي‌پردازد، حتي به نظر مي‌آيد كه اين نقد هنوز راهي دراز در پيش دارد تا بتواند هم‌پاي رويكردهاي ديگر نقد به صورتي مستقل و تأمل‌برانگيز طرح شود.

ثانياً نقد فمنيستي در معناي ويژه كه پيش‌تر بر آن تأكيد كرديم و با قرائت ما از سووشون هم‌خوان بود، بيشتر در حد و اندازه‌ي يكي از شيوه‌ها و زير گروه‌هاي نقد جامعه شناسي قابل طرح بود و هرگز با كليت عظيم آن نقد سنجيدني نمي‌نمود.

ثالثاً سووشون آشكارا دايره‌ي گفت و گوي بسيار فراخ‌تري با نقد جامعه‌شناسي دارد تا نقد فمنيستي و قرائت فمنيستي آن نيز غالباً به تحليل‌هاي جامعه‌شناسي مي‌انجامد.

بدين سان در آغاز به معرفي نسبتاً مشروح نقد جامعه‌شناختي پرداختيم كه البته به مقتضاي حد متعارف رساله‌هاي دانشگاهي بخشي از آن به ناچار حذف شد. كوشيديم نخست با طرح اجمالي مناسبات محتمل جامعه و ادبيات طرحي از بنياني‌ترين مسائل اين نقد به دست دهيم. از آن پس تكوين اين نقد را از نخستين تأملات پراكنده و خام تا جريان‌هاي جدي و گسترده‌ي سده‌ي بيستمي نشان داديم. علاوه بر اشاره به جريان‌هاي عمده از انديشگران و فعالان برجسته‌ي اين رويكرد ياد كرديم. از آن ميان از سه تن به واسطه‌ي اهميت و دوران‌سازي آموزه‌هايشان با تأكيد و تفصيل افزون‌تري سخن گفتيم: لوكاچ، گلدمن و باختين (فصل اول).

پس از آن با اين چشم‌انداز به سراغ سووشون رفتيم و كوشيديم ربط و نسبت‌هاي گوناگون روايت را با جامعه بسنجيم. تلقي ما از جامعه البته محدود به شيراز و دوره‌اي معين از تاريخ نبود. خواستيم نشان دهيم. سووشون در سطوح مختلف جامعه و تاريخ ما در پيوسته است و مي‌توان با توجه به لايه‌هاي نمادين و شبكه‌هاي اشارات روايت تا آن جا پيش رفت كه رمان، روايتي از تاريخ اجتماعي ايران از گذشته‌هاي دور اساطيري تا روزگار ماست. (فصل دوم(

در معرفي نقد فمنيستي با آن كه ناگزير از معرفي جريان عام و عمده‌ي فمنيسم بوده‌ايم، بيشتر به رهيافت‌هايي تكيه كرده‌ايم كه در نقد ادبي شأنيت و اهميتي مي‌توانند داشت. از اشاره به اين نكته نيز پروا و پرهيز نكرده‌ايم كه اين رويكرد هنوز در آغاز راه است و حتي در مغرب زمين هم شيوه‌اي روشمند و سازوار و دانشگاهي به شمار نمي‌آيد. به گمان ما هنوز در ميانه‌ي انبوه سخنان متناقض و متفاوت ناقدان ادبي فمنيست، شايد سنجيده‌ترين تأملات از آن نويسنده‌ي ژرف بين بريتانيايي ويرجينيا وولف باشد كه در زماني دورتر در اين باب قلم زده است. هر چند او به معناي حرفه‌اي و متعارف كلمه منتقد و محقق نبود و خود واژه‌ي فمنيسم را خوش نمي‌داشت و به كار نمي‌گرفت اما اتاقي از آن خود او، آرايي ژرف در زمينه ي نگاه زنانه در روايت را در برداشت. (فصل سوم)

سرانجام سووشون را از اين زاويه نگريسته‌ايم كه اين رمان به عنوان نخستين رماني كه نگاشته‌ي يك زن ايراني است و در عين حال قهرمان داستاني آن زن است چه مايه از روايت‌هاي ديگر متمايز است؟‌روايت و راوي چگونه موقعيت و وضعيت زن ايراني را گزارش مي‌دهند و چگونه حال و روز او را داوري و نقد مي‌كنند؟‌و آيا خود اين نقد ـ نقد دانشور و راوي رمان و زري ـ را مي‌توان نقادي كرد ونقدها را بود آيا كه عياري گيرند؟ (فصل چهارم)

اشاره به چند نكته ضروري مي‌نمايد:

1ـ ارجاع‌ها و پانوشت‌ها كه گاه بسيار مفصل است در پايان فصل آمده است. در اين زمينه در فصل‌هاي دوم و چهارم استثنايي قائل شده‌ايم. به علت ارجاعات مكرر به سووشون و امكان دسترسي آسان‌تر و سريع‌تر به آن قسمت از روايت، شماره‌ي صفحه‌ي بدون هر گونه توضيحي داخل پرانتز و در درون متن قيد شده است.

2ـ كوشيده‌ايم داوري ما درباره‌ي سووشون جنبه‌ي توصيفي داشته باشد و از ستايش‌هاي پرشور و احساسي اجتناب كرده‌ايم و اساساً تلقي ما از نقد، تصور كليشه‌اي محك زدن و تعيين ارزش نبوده است.

3ـ تحليل داستان سياوش را كه در فهم لايه‌هاي نمادين اثر، اهميتي بنيادين دارد با چند تصوير از مينياتور و نقاشي مربوط به شاهنامه و داستان عاشورا همراه كرده‌ايم.

اين پايان‌نامه با همه‌ي كاستي‌ها اگر تا اندازه‌اي در خور تأمل باشد، البته وامدار فضل و فضيلت استاداني است كه افتخار راهنمايي و مشاوره را به شاگرد كوچك خويش بخشيدند. نخست استاد فرزانه دكتر تقي پورنامداريان كه نه تنها مشوق من در قدم نهادن به اين راه بودند، بلكه از دستگيري و راهنمايي من در تمام مراحل و منازل دريغ نكردند.

استاد ارجمند دكتر ابوالقاسم رادفر نيز از سر مهر و فروتني مشاوره‌ي اين پايان‌نامه را پذيرفتند و وجود عزيزشان هميشه باعث دلگرمي من بود.

مديون شماري از استادان و دوستان نيز هستم كه در يادآوري نكته‌ها، معرفي و در اختيار نهادن منابع يا ديگر مراحل فراهم آمدن رساله مرا شرمسار الطاف خويش ساختند؛‌دكتر مسعود جعفري، دكتر جابر عناصري، دكتر علي محمدشاه‌سني،‌ دكتر عبدالله حسن‌زاده، محمد يكه‌دهقان و خواهر دلبندم مرضيه سرمشقي.

به ويژه از دوست و همسر مهربانم دكتر حميدرضا توكلي سپاس‌ها دارم كه اگر همراهي‌ها و تشويق‌هاي ايشان نبود،‌ اين رساله هيچ‌گاه سرانجام نمي‌يافت. هر كجا هست خدايا به سلامت دارش.


مبلغ واقعی 8,000 تومان    10% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 7,200 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

  انتشار : ۱۶ بهمن ۱۳۹۶               تعداد بازدید : 437

برچسب های مهم

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما