محل لوگو

فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی


فایل مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی

مبانی نظری و پیشینه تحقیق کیفیت زندگی در 45 صفحه  با فرمت word و قابل ویرایش

کیفیت زندگی

اولین گام در هر تلاش فلسفی یا علمی، تعریف دقیق و شفاف مفاهیم مورد استفاده است. مانند بسیاری دیگر از نظریهها در روانشناسی، تعاریف و نظریههای کاملاً متفاوتی از معنا وجود دارد.

یکی از معروفترین تعاریف معناداری زندگی، توسط فرانکل، ارائه شده است. وی معتقد است هنگامی که انسان به فعالیتهای مورد علاقهاش میپردازد، با دیگران ملاقات میکند، به تماشای آثار ادبی، هنری میپردازد و یا به دامان طبیعت پناه میبرد وجود معنا را در خود احساس میکند. همچنین هنگامی که احساس میکند وجود و هستیاش به منبع لایزال پیوند خورده است و خود را متکی به چارچوبها و تکیه گاههای گسترده و قابل اتکایی مانند مذهب و فلسفهای که برای زندگیکردن انتخاب کرده است ،میبیند؛ معنا را در مییابد و آن را احساس میکند .

بعد از فرانکل، صاحبنظران دیگری معنا را تعریف کرده وجنبههای مختلف آن را مورد مطالعه قرار دادهاند . باتیستا و الموند زندگی معنادار را به عنوان یک فرایند باورهای فردی میدانند تا یک منبع نهایی از محتوای باورها. به اعتقاد این پژوهشگران، هرچه فرد به ارزشهای بیشتری باور داشته و متعهد باشد، احساس میکند که زندگیاش از معنای بیشتری برخوردار است. مجتعهد شبستری معتقد است زندگیهای معنادار گوناگون و متفاوتی میتواند وجود داشته باشد که زندگی مؤمنانه یکی از آنهاست.

بامیسر معتقد است هنگامی فرد میتواند احساس کند که از یک زندگی معنادار برخوردار است چهار نیاز او به معنا ارضاء شده باشد.این چهار نیاز عبارتند از 1- هدفمندبودن زندگی 2-احساس کارآمدی و کنترل3-برخورداربودن از ارزشها که بتواند به وسیلهی آنها کنشهایش را توجیه کند 4- وجود یک مبنای با ثبات و استوار برای داشتن نوعی حس مثبت خود ارزشمندی.

در یک برداشت کلی از این تعاریف میتوان دریافت که آنها در دو جنبه با هم اشتراک دارند)1) معنا روشی کلی و عام از ارزیابی زندگی است و(2)منجر به پایینآمدن سطح عواطف منفی (چون افسردگی و اضطراب)و کاهش خطر ابتلا به بیماری روانی میشود(فلدمن و اسنایدر،2005).

در مورد ضرورت معنا در زندگی میتوان گفت که خداوند متعال انسان را آفریده و آفرینش او عبث و بیهوده نبوده است. قران کریم در این باره می فرماید))أفَحَسِبتُم أنَمَا خَلَقنَا کُم عَبَثًا و أنَکُم إلَینَا لَا تُرجَعُون)) ((آیا گمان میکنید که شما را بیهوده آفریدیم و شما به سوی ما باز نمیگردید)) چون ((آفرینش))انسان بیهوده نیست،((آفریده خدا))نیز بیهودهگرا نیست.

برخی اعتقاد دارند که بین معنویت و دینداری باید تفاوت قائل شد برای مثال،لگره(1984)بین معنویت و دینداری تمایز قائل میشود. وی معتقد است که معنویت بر آنچه که در درون قلب به وقوع میپیوندد متمرکز است ولی در دینداری تلاش میشود تا تجارب در درون یک سیستم اعتقادی تدوین شوند و رمزگردانی گردند. در فرهنگ اسلامی/ایرانی هم بین معنویت و دینداری تمایز قائل شدهاند و این دو را یکی نمیدانند. نصر(1387)معتقد است که معنویت در قلب اسلام و کلید فهم جنبههای مختلف آن است. از نظر مسلمانان زندگی معنوی هم بر ترس از خدا مبتنی است و هم بر عشق به او.معناداری زندگی و جایگاه و اهمیت آن برای برخورداربودن از یک زندگی خوب و شاد، امری انکارناپذیر و غیرقابل کتمان است(ریف و سینجر،1998 به نقل از کینگ و دیگران،2006). برخی از مولفان با توجه به یافتههای موجود، ادعا نمودهاند که وجود و احساس معنا در زندگی مانند کلیدی است که میتواند با توجه به یافتههای موجود، ادعا نمودهاند که وجود و احساس معنا در زندگی مانند کلیدی است که میتواند قفل و گره مشکلات زندگی را باز نماید و باعث شود تا افراد کنشهای مثبتی انجام دهند(فرانکل،1984،1963).به همین لحاظ اغلب زندگی معنادار را از عوامل مهم سلامت روانشناختی میدانند(دباتس،فاندر لوبه،زمان،1993؛ فرانکل،1978،1963؛ یالوم،1980؛ زیکا و چمبرلین ،1992؛ به نقل ازاز فلد من و اسنایدر 2005)برخی از روانشناسان مانند آلپرورت (1954)،فرانکل(1972)، و مازولو(1962)، وجود معنا در زندگی، به عنوان مهمترین عامل مؤثر بر کنشهای روانشناختی مثبت میدانند. یافتههای پژوهشی متعددی نشان دادهاند که وجود معنا در زندگی عنصری اساسی در بهزیستی روانی-عاطفی است و به صورت سیستماتیکی با ابعاد گوناگونی ازشخصیت، سلامت جسمی و ذهنی، سازگاری و انطباق با استرسها، مذهب و فعالیتهای مذهبی و اختلالات رفتاری ارتباط دارد. بررسی ارتباط بین وجود معنا درزندگی با سازههای دیگر روانشناسی مثبت مثلا امید و تأثیر تعاملی آنها برای برخورداربودن از یک زندگی شاد و سعادتمند و سلامت روانی در سالهای اخیر به شدت مورد توجه پژوهشگران و صاحب نظران قرار گرفته است.

در سالهای اخیر اسنایدر به عنوان پیشگام و متقدم مطالعه در زمینهی امید، به معنا به عنوان یک عامل کنترل خود مینگرد که به کمک آن، انسان میتواند از عزت نفس خود مراقبت نماید. اسنایدر تعریف ویژهای از کنترل دارد و آنرا سازهای روانشناختی میداند که افراد برای ادراک و فهم بهتر نتایج اعمال خود و رسیدن به پیامدهای مطلوب وپرهیز ازپیامدهای نا مطبوع، از آن بهره میبرند. به این ترتیب، زندگی هنگامی معنادار است که فرد امکان کنترل زندگیش را داشتهباشد و برای رسیدن به اهدافش تلاش نماید. به اعتقاد اسنایدر، برگزیدن هدفهای مناسب و تلاش برای رسیدن به آنها همان چیزی است که به آن تفکر هدفمدار یا امید گفت(فلد من و اسنایدر،2005)

به بیان دیگر اسنایدر و همکارانش(1991)امید را ((مجموعهای شناختی میدانند که مبتنی بر احساس موفقیت ناشی از منابع گوناگون (تصمیمهای هدف مدار) و مسیرها (شیوههای انتخاب شده برای نیل به اهداف) است)). بنابراین، امید یا تفکر هدفمدار، از دو مؤلفهی مرتبط به هم یعنی مسیرهای متفکر و منابع تفکر، تشکیل شده است." مسیرهای تفکر"انعکاس دهندهی ظرفیت فرد برای تولید کانالهای شناختی برای رسیدن به اهدافش است و منابع تفکر هم عبارتند از افکاری که فرد دربارهی تواناییها و قابلیتهایشان برای عبور از مسیرهای برگزیده تعریف کردهاند تا به اهدافشان برسند. از طریق ترکیب منابع و مسیرها، میتوان به اهداف رسید. اگر هر کدام از این دو عنصر شناختی وجود نداشته باشند، رسیدن به اهداف غیر ممکن است. شواهد تحقیقاتی زیادی وجود دارند که نشان میدهند بین بالابودن میزان امید افراد و موفقیت آنها در فعالیتهای ورزشی، بالا بودن میزان پیشرفت تحصیلی، سلامت جسمی و روانی بهتر و بیشتر مؤثربودن روشهای رواندرمانی مورد استفاده در درمان اختلالات، ارتباط وجود دارد(اسنایدر،2002؛اسنایدر فلدمن،شوری و راند،2002).

از آنجا که عناصر دوگانهی سازندهی امید، یعنی منابع و مسیرها، بیانگر فرایند افکار هدفمدار میباشند و تفکرات هدفمدار هم از لحاظ نظری نقطهی مرکزی و ثقل معنا در زندگی هستند، پس میتوان فرض نمود که تفکرات امیدوارانه پیامد اصلی معناداری درزندگی میباشد(اسنایدروفلدمن 2005).

اسنایدر و فلدمن 2005 ، معتقدند که معناداری زندگی، سازههای گستردهتر از امید است و میتوان امید را به عنوان عنصری از زندگی معنادار به حساب آورد، پس امید میتواند به خوبی پیشبینیکننده سلامتی روانی و جسمی باشد. به این ترتیب بر اساس رابطهای که بین امید و معنا در زندگی وجود دارد بر اساس یافتههای یک دهه تحقیق بر روی امید و معنا در زندگی که نشان میدهند یک نوع رابطهی تجربی تضمین شده بین امید و معنا و تأثیر این دو، بر شاخصههای سلامت روان و رضایت از زندگی میباشد.

پژوهشهای زیادی به بررسی اثرات معناداری زندگی به تنهایی یا همراه با امید بر روی سلامت روانی، عاطفی، تواناییهای شناختی و عواطف مثبت پرداختهاند. برای مثال پژوهشهای قبلی نشان دادهاند که امید و به تبع آن زندگی معنادار، ارتباط زیادی با توانایی حل مسئله (اسنایدر و دیگران ، a1991 )، سلامت روانشناختی ( اسنایدر،ایرونیک و آندرسون،b1991) و بهبود علائم ناشی از افسردگی (پلاس کلاو سنر و دیگران ، 1998) دارد .

اسنایدر و فلدمن (2005)در مطالعهای که به بررسی میانجیگری امید بین معنا در زندگی و اضطراب و افسردگی پرداخته به این نتیجه رسیدند که امید میتواند به عنوان یک متغییر میانجی عمل نماید. اما معتقدند که این یافتهها باید در تحقیقات دیگر و با آزمودنیهای متفاوت و با ابزارهای دیگر، مورد آزمون قرار گیرد. همچنین ذکر این نکته ضروری است که اسنایدر و فلدمن (2005) پیامدهای منفی معناداری زندگی و امید را نیز بررسی نموده و تأثیر این شاخصها را بر ابعاد مثبت زندگی نظیر احساس شادی و رضایت از زندگی را به پژوهشهای آتی واگذار نمودهاند.

هدف از پژوهش حاضر، بررسی ارتباط در زندگی و امید بر روی شاخصهای سلامت روان و بررسی نقش واسطهای امید در رابطه معناداری زندگی و سلامت روانی بود. یافتهها به ترتیب سوالات پژوهش نشان دادند که اولاً بین معناداری زندگی و امید با شادی و رضایت از زندگی رابطه معنادار مثبتی دیده میشود که مطابق با انتظار است و با یافتههای واله، هوبنر و سولدو(2006)،اسنایدر و همکارانش(1997)، چانگ(1998)، اسنایدر(2000)، اسنل و بکر(2006)، زیکا و چمبرلین(1992)، رکر(1997)، وونگ(1998) همخوان است. اما بین معناداری زندگی و امید با افسردگی رابطهای معنادار ولی منفی وجود دارد که با یافتههای پژوهشی اسنایدر و همکارانش(1997)، چانگ(1998)، اسنایدر(2000)، اسکنل و بکر(2006)، زیکا و چمبرلین(1992)، رکر(1997)، و اسنایدر و فلدمن (2005) همخوان است.

تبیین رابطه بین امید که مؤلفهای از معناداری زندگی است با سلامت روانی، شادی، رضایت از زندگی کار چندان دشواری نیست. به اعتقاد اسنایدر (2000)و اسنایدر و فلدمن(2005)در سالهای اخیر، روانشناسان به سازه امید به عنوان یک نقطه قوت روانشناختی نگریسته و معتقدند که این سازه میتواند به پرورش و ایجاد سلامتی روانی کمک زیادی بنماید.

2-2.کیفیت زندگی

2-2-1. تاریخچه کیفیت زندگی

ریشه­های تاریخی استفاده از عبارت کیفیت زندگی را می­توان در آثار کلاسیک ارسطو که مربوط به سال 330 قبل از مسیح است، یافت وی در اصول اخلاقی کلاسیک از رابطه بین کیفیت زندگی هنگام شادی و ارزش­های ذهنی افراد سخن می­گوید. ( مختاری، نظری ، 1389 ).

عبارت کیفیت زندگی دوره­های تاریخی زیادی را پشت سر گذاشته است و تغییرات مختلفی در مورد آن صورت گرفته است. این عبارت علایق شخصی، تجارب، احساسات، دیدگاه­ها و عقاید راجع به ابعاد فلسفی ، فرهنگی ، معنوی ، روانشناسی ، مالی و ... زندگی روزمره را شامل می­شود.

علاقه ­مندی به بررسی عوامل موثر بر خشنودی و رفاه انسان پیشینه­ای طولانی در تاریخ زندگی بشر دارد. در واقع این که چگونه باید و می­توان زیست که بهترین منفعت را از زندگی کسب کرد. شایدبه قدمت توانایی آدمی برای اندیشه درمورد آینده و عبرت گرفتن از گذشته باشد(بهمنی، 1389).

کیفیت زندگی در حدود 40 سال پیش در آمریکا معرفی شد و علوم اجتماعی پرچمدار روح و سنجش آن شد. در اواخر قرن 20 موضوع کیفیت زندگی در علوم اجتماعی بیشتر مورد توجه و اهمیت قرار گرفت و در سال 1955 با تاسیس جامعه بین­المللی برای تحقیق درباره کیفیت زندگی این گونه تحقیقات نهادینه شدند ( مختاری ، نظری ، 1389).

در طی ربع قرن آخر قرن بیستم تاکنون پژوهشگران متعددی در مورد کیفیت زندگی و تعادل آن با ویژگی­های گوناگون انسان­ها اظهار نظر کرده­اند. به عنوان مثال از اوایل گسترش مفهوم کیفیت زندگی، برخی صاحبنظران توسعه آنی در مراقبت از سلامت جسمانی و روانی را در گرو توجه روزافزون به راهبردهای پیشگیری اولیه با هدف توسعه کیفیت زندگی افراد دانستند.

سازمان بهداشت جهانی نیز کیفیت زندگی را این گونه تعریف می­کند: «ادراک افراد از موقعیت­شان در زندگی، در متن فرهنگ و نظام­های ارزشی که در آن زندگی می­کنند و در ارتباط با اهداف، ‌انتظارات و نیازهایشان است. ( نل ، 1993).

با وجود اختلاف نظرهایی که در تعریف کیفیت زندگی وجود دارد، توافقی ادراکی در بین متخصصان وجود دارد. اکثر متخصصان موافق این امر هستند که کیفیت زندگی شامل ابعاد مثبت زندگی می­شود و مفهومی چند بعدی است.

کیفیت زندگی مفهومی چند بعدی، ذهنی و پیچیده و فرایندی جامع و منعطف است که تمام جنبه­های زندگی افراد را در بر می­گیرد و به عبارت دیگر یک درک فردی منحصر به فرد و راهی است برای بیان احساس یک فرد در مورد سلامت یا سایر جنبه­های زندگی، که از طریق بیان عقاید افراد و با استفاده از ابزارهای استاندارد شده بررسی می شود (گیل، 1994، به نقل از صبوری، 1389).

2-2-2. کیفیت زندگی به عنوان مفهومی نسبی

کیفیت زندگی بالا و پایین می­تواند استفاده از رویکرد فردی برای تعریف آن باشد. به این معنی که قضاوت شخصی افراد به عنوان معیار بالا و پایین بودن کیفیت زندگی در نظر گرفته شود. اما باید به این نکته توجه کرد که ممکن است در یک گروه، قضاوت­های شخصی تک تک افراد همان رای اکثریت گروه شود ولی در گروه مشابه نظرات شخصی هر یک از افراد متفاوت باشد. اگر درکمان از مفهوم کیفیت زندگی به مجموع تجارب افراد کاهش دهیم، تنها به بخش کوچکی از اهداف خود در ارتباط با تحقیقات کیفیت زندگی دست پیدا کرده­ایم. اما چه زمانی کیفیت زندگی را به عنوان مفهومی نسبی در نظر می­گیریم؟ انتظارات مختلف افراد از زندگی تنها بخشی از کیفیت زندگی آن ها را تشکیل می­دهد. کیفیت زندگی برآیندی از محرومیت نسبی ناشی از تخصیص ناکافی منابع اقتصادی و اجتماعی تعریف شده است. ( بوند، کورنر، 1389) .

 

جزئیات:
توضیحات: فصل دوم پژوهش کارشناسی ارشد و دکترا (پیشینه و مبانی نظری پژوهش)
همرا با منبع نویسی درون متنی به شیوه APA جهت استفاده فصل دو پایان نامه
توضیحات نظری کامل در مورد متغیر
پیشینه داخلی و خارجی در مورد متغیر مربوطه و متغیرهای مشابه
رفرنس نویسی و پاورقی دقیق و مناسب
منبع : انگلیسی و فارسی دارد (به شیوه APA)


مبلغ واقعی 20,000 تومان    35% تخفیف    مبلغ قابل پرداخت 13,000 تومان

توجه: پس از خرید فایل، لینک دانلود بصورت خودکار در اختیار شما قرار می گیرد و همچنین لینک دانلود به ایمیل شما ارسال می شود. درصورت وجود مشکل می توانید از بخش تماس با ما ی همین فروشگاه اطلاع رسانی نمایید.

Captcha
پشتیبانی خرید

برای مشاهده ضمانت خرید روی آن کلیک نمایید

دیدگاه های کاربران (0)

اگر به یک وب سایت یا فروشگاه رایگان با فضای نامحدود و امکانات فراوان نیاز دارید بی درنگ دکمه زیر را کلیک نمایید.

ایجاد وب سایت یا
فروشگاه حرفه ای رایگان

تمام حقوق مادی و معنوی این وب سایت متعلق به "" می باشد

فید خبر خوان    نقشه سایت    تماس با ما